Do Your Homework

    آخرین به‌روزرسانی:
    ذخیره در لغات برگزیده

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation idiom
    تحقیق کردن، بررسی کردن، تفحص کردن، کندوکاو کردن، ته‌وتوی چیزی را درآوردن link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - It's very important to do your homework when choosing a career path.
    - در انتخاب مسیر شغلی، تحقیق کردن بسیار مهم است.
    - Before traveling, make sure to do your homework about the culture of the host country.
    - قبل‌از سفر، حتماً درباره‌ی فرهنگ کشور میزبان تفحص کنید.
    - You need to do your homework before making any big decisions.
    - قبل‌از اتخاذ هر تصمیم بزرگ، لازم است که در مورد آن تحقیق کنید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد do your homework

    1. idiom to prepare, research, or gather information before taking action or making a decision

    ارجاع به لغت do your homework

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «do your homework» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/do-your-homework

    لغات نزدیک do your homework

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه