فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Doorstep
ˈdɔːrstep
ˈdɔːstep
شکل جمع:
doorstepsمعنی و نمونه‌جمله
noun
countable
پلکان جلو در، آستانه در
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
On the doorsteps, reporters were waiting for the bride and groom.
خبرنگاران در پله‌های جلو در منتظر عروس و داماد بودند.
مترادف و متضاد doorstep
-
noun the sill of a door; a horizontal piece of wood or stone that forms the bottom of a doorway and offers support when passing through a doorwaySynonyms:threshold doorsill
ارجاع به لغت doorstep
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «doorstep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doorstep