امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Dustman

    ˈdʌstmən ˈdʌstmən ˈdʌstmən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    سپور، مأمور تنظیف، خاکروبه‌بر، رفتگر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dustman

    1. noun Someone employed to collect and dispose of refuse
      Synonyms:
      garbage-man garbageman garbage-collector garbage carter garbage hauler refuse collector

    ارجاع به لغت dustman

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dustman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dustman

    لغات نزدیک dustman

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return