امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exhibitive

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
نمایشی، نشان‌دادنی، جلوه‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exhibitive

  1. adjective Serving to designate or indicate
    Synonyms: denotative, denotive, designative, designatory, exhibitory, indicative, indicatory

ارجاع به لغت exhibitive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exhibitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exhibitive

لغات نزدیک exhibitive

پیشنهاد بهبود معانی