امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Fanlight

    ˈfænlaɪt ˈfænlaɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    معماری پنجره‌ی بالای در، پنجره‌‌ی نیم‌دایره‌ی بالای در

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The old house had a beautiful fanlight.
    - خانه‌ی قدیمی یک پنجره‌ی نیم‌دایره‌ی زیبایی بالای در داشت.
    - She opened the window and let the cool breeze flow in through the fanlight.
    - او پنجره را باز کرد و اجازه داد که نسیمی خنک ازطریق پنجره‌ی بالای در به داخل جریان یابد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد fanlight

    1. noun A window in a roof to admit daylight
      Synonyms: skylight, transom, transom-window

    ارجاع به لغت fanlight

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fanlight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fanlight

    لغات نزدیک fanlight

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند