معنی transom به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈtrænsm ˈtrænsm

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

معماری سردر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- She admired the intricate carvings on the wooden transom.

- او حکاکی‌های پیچیده‌ی روی سردر چوبی را تحسین می‌کرد.

- The old house had beautiful stained glass transoms.

- خانه‌ی قدیمی سردرهای شیشه‌ای رنگارنگ زیبایی داشت.

noun countable

انگلیسی آمریکایی پنجره‌ی بالای در، پنجره‌‌ی نیم‌دایره‌ی بالای در

- The old house had a beautiful transom.

- خانه‌ی قدیمی یک پنجره‌ی نیم‌دایره‌ی زیبایی بالای در داشت.

- She opened the window and let the cool breeze flow in through the transom.

- او پنجره‌ را باز کرد و اجازه داد که نسیمی خنک ازطریق پنجره‌ی بالای در به داخل جریان یابد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transom

noun A horizontal crosspiece across a window or separating a door from a window over it

Synonyms: transom-window, traverse, fanlight

Idioms

over the transom

بدون تقاضا یا برنامه‌ی قبلی، بی‌مقدمه

ارجاع به لغت transom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «transom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transom

لغات نزدیک transom

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار