فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Get Away

ɡɛt əˈweɪ ɡɛt əˈweɪ

گذشته‌ی ساده:

got away

وجه وصفی حال:

getting away

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B2

فرار کردن، گریختن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

The cat tried to get away from the dog.

گربه سعی کرد از سگ فرار کند.

The prisoner managed to get away from the guards during the chaos.

زندانی در جریان هرج‌ومرج موفق شد از دست نگهبانان بگریزد.

phrasal verb B2

رفتن (برای استراحت یا تعطیلات)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Let's get away from the city this weekend.

بیایید این آخر هفته از شهر برویم.

It's time to get away from the city and take a break in the countryside.

وقت آن است که از شهر بروید و در ییلاقات استراحت کنید.

exclamation informal

انگلیسی بریتانیایی برو بابا (برای بیان ناباوری یا بدبینی)

Get away! I can't believe you actually won the lottery!

برو بابا! نمی‌تونم باور کنم که واقعاً برنده‌ی لاتاری شده‌ای!

Get away, you're telling me you saw a UFO last night?

برو بابا، داری بهم می‌گی که دیشب بشقاب‌پرنده دیدی؟

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد get away

  1. phrasal verb move away (from)
  1. phrasal verb avoid capture; to escape (from)
  1. phrasal verb take a break from one's present circumstances
  1. phrasal verb start moving; to depart
  1. phrasal verb slip from one's control

ارجاع به لغت get away

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get away» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-away

لغات نزدیک get away

پیشنهاد بهبود معانی