با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Grand Piano

    ˈɡrændpiˈænoʊ ɡrændpɪˈænəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    موسیقی پیانوی بزرگ، گرند پیانو (نوعی پیانو به شکل بال پرنده که در آن صفحه‌ی سیم‌ها به‌صورت افقی قرار گرفته است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - She played a beautiful melody on the grand piano.
    - ملودی زیبایی را با پیانوی بزرگ نواخت.
    - The grand piano's beautiful mahogany finish caught my eye.
    - جلای ماهوگانی (چوب ماهون) زیبای گرند پیانو نظرم را جلب کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت grand piano

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grand piano» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grand-piano

    لغات نزدیک grand piano

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار