anger, indignation, wrath, rage, fury, exasperation, incensement, temper, ire, madness, choler, huff, provocation
خشم فروخورده
pent-up anger
خشم او آشکار بود.
His anger was evident.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خشم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خشم