با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Launcher

    ˈlɒːntʃər ˈlɔːntʃə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    (موشک و غیره) پرتاب‌کننده، حمله‌کننده، وسیله ‌پرتاب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - grenade launcher
    - (سلاح) نارنجک‌انداز
    - missile launcher
    - پرتابگر موشک
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد launcher

    1. noun A device that launches aircraft from a warship
      Synonyms: catapult, rocket-launcher

    ارجاع به لغت launcher

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «launcher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/launcher

    لغات نزدیک launcher

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی