با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Man-eater

    ˈmæniːtər ˈmæniːtə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    جانورشناسی آدم‌خوار (حیوانی که به کشتن و خوردن انسان تمایل دارد)
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - Some sharks are man-eaters.
    - برخی کوسه‌ها آدم‌خوارند.
    - The man-eater lurked in the tall grass, waiting for its next unsuspecting victim.
    - آدم‌خوار در میان علف‌های بلند کمین کرده بود و منتظر قربانی ازهمه‌جابی‌خبر بعدی خود بود.
    noun countable
    مردخوار (زنی که از مردان برای داشتن روابط جنسی استفاده می‌کند اما آن‌ها را دوست ندارد)
    - The man-eater was known for her ability to effortlessly seduce men and leave them heartbroken.
    - این زن مردخوار به خاطر توانایی‌اش در اغوا کردن بی‌دردسر مردان و دل‌شکسته کردن آن‌ها مشهور بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد man-eater

    1. noun A person who eats human flesh
      Synonyms: cannibal, vampire, anthropophage, carnivore, anthropophagus, anthropophagite
    2. noun Large aggressive shark widespread in warm seas; known to attack humans
      Synonyms: great-white-shark, white-shark, man-eating-shark, carcharodon-carcharias

    ارجاع به لغت man-eater

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «man-eater» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/man-eater

    لغات نزدیک man-eater

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند