امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Manege

    mæˈneɪʒ mæˈneɪʒ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    املای رایج‌تر این لغت manège است.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    مانژ (محوطه‌ای برای آموزش اسبان و سوارکاران)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - The riders at the manège were learning the fundamentals of horsemanship.
    - سوارکاران در مانژ اصول سوارکاری را فرا می‌گرفتند.
    - The young rider took her horse to the manege.
    - سوارکار جوان اسبش را به مانژ برد.
    noun
    اسب‌آموزی (فن آموزش اسب)، سوارکاری
    - The young girl was learning the manège.
    - دختر جوان در حال یادگیری سوارکاری بود.
    - The horses' manège finished.
    - اسب‌آموزی اسب‌ها تمام شد.
    noun
    حرکات و گام‌های اسب ‌آموزش‌دیده
    - The horses' manège was a sight to behold.
    - حرکات اسب‌های آموزش‌دیده دیدنی بود.
    - The horse performed a dazzling manege to the delight of the audience.
    - این اسب حرکات خیره‌کننده‌ای را اجرا کرد که تماشاگران را به وجد آورد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت manege

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «manege» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manege

    لغات نزدیک manege

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند