امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Metalworking

    American: ˈmetəˌlwərkɪŋ British: ˈmetəˌlwərkɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    فلزکاری، ساختن چیزهای فلزی، فلزسازی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد metalworking

    1. noun The activity of making things out of metal in a skillful manner
      Synonyms: metalwork

    ارجاع به لغت metalworking

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «metalworking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/metalworking

    لغات نزدیک metalworking

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel