جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Mountain Range

ˈmaʊntn ˌreɪndʒ ˈmaʊntɪn ˌreɪndʒ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

countable

جغرافیا رشته‌کوه، سلسله‌جبال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The mountain range stretched across the horizon.

رشته‌کوه در سراسر افق امتداد داشت.

The Zagros mountain range is known for its stunning landscapes.

رشته‌کوه زاگرس به‌دلیل مناظر خیره‌کننده‌اش شناخته‌شده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The mountain range is home to several rare species of wildlife.

این رشته‌کوه محل زندگی تعداد بسیاری از گونه‌های نادر حیات‌وحش است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mountain range

noun a series of mountains connected by high ground which typically form a continuous chain or group of peaks that rise significantly above the surrounding terrain

Synonyms:

range mountain chain chain sierra massif cordillera fold belt cordilleran belt Rockies Rocky Mountains Andes Alps Himalayas

ارجاع به لغت mountain range

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «mountain range» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mountain-range

لغات نزدیک mountain range

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!