با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Photosynthesis

    ˌfoʊt̬oʊˈsɪnθəsɪs ˌfəʊtəʊˈsɪnθɪsɪs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    فتوسنتز (تبدیل انرژی نور خورشید به انرژی شیمیایی از طریق بافت‌های زنده)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The chloroplasts in plant cells are responsible for carrying out photosynthesis.
    - کلروپلاست‌های موجود در سلول‌های گیاهی وظیفه‌ی فتوسنتز را بر عهده دارند.
    - During photosynthesis, carbon dioxide and water are converted into glucose and oxygen.
    - در طول فتوسنتز، کربن دی‌اکسید و آب به گلوکز و اکسیژن تبدیل می‌شوند.
    - Without photosynthesis, plants would not be able to produce their own food.
    - گیاهان بدون فتوسنتز نمی‌توانند غذای خود را تولید کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت photosynthesis

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «photosynthesis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/photosynthesis

    لغات نزدیک photosynthesis

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی