امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sarcophagus

    sɑːrˈkɑːfəɡəs sɑːˈkɒfəɡəs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      sarcophagi

    توضیحات

    همچنین در حالت جمع می‌توان از sarcophaguses به‌جای sarcophagi استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    تابوت سنگی، مقبره‌ی سنگی، گور سنگی (نوعی تابوت منقش معمولاً سنگی که در دوران باستان برای نگهداری اجساد استفاده می‌شد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The ancient sarcophagi were beautifully decorated with intricate carvings.
    - تابوت‌های سنگی با نقوش زیبا و ظریفی تزئین شده بودند.
    - Visitors to the museum marveled at the beauty of the ancient sarcophagus.
    - بازدیدکنندگان موزه از زیبایی تابوت سنگی باستانی شگفت‌زده شدند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sarcophagus

    1. noun a stone coffin, typically adorned with sculptures or inscriptions, that is used to hold a deceased person's body

    ارجاع به لغت sarcophagus

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sarcophagus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sarcophagus

    لغات نزدیک sarcophagus

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی