آخرین به‌روزرسانی:
Set A New World Record
معنی و نمونه‌جمله‌ها
collocation
ثبت رکورد جدید جهانی
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The athlete set a new world record in the 100-meter dash.
این ورزشکار در دوی ۱۰۰ متر رکورد جدید جهانی ثبت کرد.
She hopes to set a new world record for the most books read in a year.
او امیدوار است که رکورد جدید جهانی برای بیشترین کتاب خوانده شده در یک سال را ثبت کند.
ارجاع به لغت set a new world record
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «set a new world record» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/set-a-new-world-record
لغات نزدیک set a new world record
- - set (or put) one's house in order
- - set (or turn) loose
- - set a new world record
- - set a pattern for
- - set a trend