آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Sorbet

ˈsɔːrbɪt ˈsɔːbeɪ

معنی sorbet | جمله با sorbet

noun countable uncountable

بستنی یخی، آلاسکا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I ordered a refreshing sorbet after my meal.

بعداز غذا یک بستنی یخی خنک سفارش دادم.

The sorbet was the perfect dessert on a hot summer day.

بستنی یخی دسری عالی در یک روز گرم تابستان بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sorbet

  1. noun an ice containing no milk but having a mushy consistency; usually made from fruit juice
    Synonyms:
    water-ice

ارجاع به لغت sorbet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sorbet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sorbet

لغات نزدیک sorbet

پیشنهاد بهبود معانی