امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Striped

straɪpt straɪpt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    stripes
  • وجه وصفی حال:

    striping

معنی

adjective
خط‌دار، راه‌راه مخطط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد striped

  1. verb To mark with a line or band, as of different color or texture
    Synonyms: variegated, streaked
  2. adjective Equipped or marked with bars
    Synonyms: barred, lined, banded
  3. adjective Marked or decorated with stripes
    Synonyms: stripy

ارجاع به لغت striped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «striped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/striped

لغات نزدیک striped

پیشنهاد بهبود معانی