انگلیسی بریتانیایی خانهی شهری
His dream is to live in a stylish town house near the waterfront.
رویای او زندگی در یک خانهی شهری شیک در نزدیکی اسکله است.
They decided to renovate the town house to increase its value.
آنها تصمیم گرفتند خانهی شهری را بازسازی کنند تا ارزش آن زیاد شود.
خانهی سازمانی، خانهی ردیفی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The new town house features a lovely garden in the back.
خانهی ردیفی جدید دارای یک باغ زیبا در پشت است.
They just bought a charming town house in the heart of the city.
آنها بهتازگی یک خانهی سازمانی جذاب در مرکز شهر خریدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «town house» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/town-house