آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آبان ۱۴۰۴

    Half-price

    ˌhæfˈpraɪs ˌhæfˈpraɪs ˌhɑːfˈpraɪs ˌhɑːfˈpraɪs

    معنی half-price

    adjective adverb

    نصف قیمت

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج half-price

    معنی half-price به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت half-price در زبان فارسی به نصف‌قیمت یا با پنجاه درصد تخفیف ترجمه می‌شود.

    اصطلاح «نصف‌قیمت» معمولاً برای توصیف کالاها یا خدماتی به کار می‌رود که با قیمتی پایین‌تر از بهای اصلی خود به فروش می‌رسند؛ به‌ویژه زمانی که قیمت آن‌ها دقیقاً نصف قیمت معمولی است. این اصطلاح در تبلیغات، فروشگاه‌ها، و رویدادهای تخفیف‌دار بسیار رایج است. فروش‌های «half-price» اغلب با هدف جذب مشتری، افزایش فروش در زمان‌های خاص، یا تخلیه‌ی انبار انجام می‌شوند. برای مثال، ممکن است در پایان فصل تابستان، فروشگاه‌های پوشاک حراج «half-price summer sale» برگزار کنند تا کالاهای باقی‌مانده را سریع‌تر به فروش برسانند.

    از دیدگاه اقتصادی، فروش با نصف‌قیمت یکی از تاکتیک‌های مؤثر بازاریابی است. این نوع تخفیف حس «ارزش بالا در برابر هزینه‌ی کمتر» را در ذهن خریدار ایجاد می‌کند و اغلب موجب افزایش تقاضا می‌شود. در بسیاری از موارد، مشتریان هنگام مشاهده‌ی عبارت half-price احساس فرصت استثنایی پیدا می‌کنند و حتی کالاهایی را می‌خرند که در حالت عادی نیازی به آن ندارند. بازاریابان از این اثر روان‌شناختی آگاه‌اند و از آن برای تحریک تصمیم خرید استفاده می‌کنند.

    در زندگی روزمره، half-price تنها به خرید کالا محدود نمی‌شود، بلکه در خدمات و فعالیت‌های تفریحی نیز کاربرد دارد. برای نمونه، بسیاری از سینماها یا رستوران‌ها در روزهای خاص هفته تخفیف‌های «half-price» ارائه می‌دهند تا مشتریان بیشتری جذب کنند. حتی در حوزه‌ی گردشگری، پروازها، هتل‌ها و تورها گاهی با نصف‌قیمت فروخته می‌شوند تا ظرفیت خالی خود را پر کنند. این تخفیف‌ها نه‌تنها برای مصرف‌کنندگان جذاب‌اند، بلکه به رونق کسب‌وکارها در زمان‌های کم‌تقاضا نیز کمک می‌کنند.

    از منظر فرهنگی، مفهوم «نصف‌قیمت» در ذهن بسیاری از مردم با نوعی احساس هیجان، فرصت و رضایت همراه است. انسان‌ها ذاتاً به‌دنبال صرفه‌جویی و به‌دست‌آوردن ارزش بیشتر با هزینه‌ی کمتر هستند، و تخفیف‌های half-price دقیقاً این میل طبیعی را هدف قرار می‌دهند. در برخی کشورها حتی رویدادهایی مانند Black Friday و Boxing Day به‌عنوان جشنواره‌های بزرگ خرید شناخته می‌شوند، که در آن‌ها تخفیف‌های نصف‌قیمت یا بیشتر ارائه می‌شود و مردم از سراسر جهان در آن شرکت می‌کنند.

    با این حال، مفهوم half-price همیشه به معنای واقعی «ارزان‌تر بودن» نیست. گاهی شرکت‌ها پیش از تخفیف، قیمت اصلی را به‌طور مصنوعی افزایش می‌دهند تا پس از کاهش به‌ظاهر پنجاه‌درصدی، قیمت واقعی چندان تفاوتی با حالت عادی نداشته باشد. از این رو، آگاهی مصرف‌کننده نقش مهمی در خرید هوشمندانه دارد. half-price نمادی از تعامل میان روان‌شناسی مشتری، بازاریابی مدرن و میل طبیعی انسان به بهره‌مندی از فرصت‌هاست؛ فرصتی برای خرید هوشمندانه، نه صرفاً ارزان‌تر.

    ارجاع به لغت half-price

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «half-price» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/half-price

    لغات نزدیک half-price

    • - half-mast
    • - half-moon
    • - half-price
    • - half-sole
    • - half-staff
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.