آخرین به‌روزرسانی:

Half-mast

ˈhæfˈmæst hɑːfmɑːst

توضیحات:

در انگلیسی آمریکایی به جای half-mast از half-staff استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb noun verb - transitive

انگلیسی بریتانیایی نیم‌افراشتگی (پرچم)، نیم‌افراشتن

When he died flags were flown half-mast.

وقتی او مرد، پرچم‌ها را نیمه‌افراشته کردند.

The flag was half-staffed to honor the fallen soldiers.

پرچم برای احترام به سربازان کشته‌شده نیمه‌افراشته بود.

adjective

نیمه‌افراشته (پرجم)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the half-mast position

وضعیت نیمه‌افراشته

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد half-mast

  1. noun a position some distance below the top of a mast to which a flag is lowered in mourning or to signal distress
    Synonyms:
    half-staff

ارجاع به لغت half-mast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «half-mast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/half-mast

لغات نزدیک half-mast

پیشنهاد بهبود معانی