فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Half-life

ˈhæfˈlaɪf ˈhæfˈlaɪf hɑːflaɪf

معنی

noun

(مواد رادیواکتیو یا تابشگر) نیمه‌عمر، نیم زیست، نیم‌عمر (half life هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد half-life

  1. noun the time required for something to fall to half its initial value (in particular, the time for half the atoms in a radioactive substance to disintegrate)

ارجاع به لغت half-life

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «half-life» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/half-life

لغات نزدیک half-life

پیشنهاد بهبود معانی