فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Half-length

hæfˈleŋθ hɑːfˈleŋθ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun

نیم‌تنه، نیم‌قد (از کمر به بالا) (پرتره و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The half-length dress she wore to the party showcased her toned legs.

لباس نیم‌قدی که او در مهمانی پوشیده بود، پاهای ورزیده‌ی او را به نمایش می‌گذاشت.

a half-length portrait of a famous historical figure

پرتره‌ای نیم‌تنه از یک شخصیت مشهور تاریخی

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت half-length

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «half-length» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/half-length

لغات نزدیک half-length

پیشنهاد بهبود معانی