فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Watchband

ˈwɑtʃˌbænd ˈwɒtʃˌbænd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی آمریکایی بند ساعت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She bought the watchband as a gift for him.

بند ساعت را برای او هدیه خرید.

Open the watchband.

بند ساعت را باز کنید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد watchband

  1. noun a band of cloth or leather or metal links attached to a wristwatch and wrapped around the wrist
    Synonyms:
    wristband watchstrap watch bracelet bracelet

ارجاع به لغت watchband

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «watchband» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/watchband

لغات نزدیک watchband

پیشنهاد بهبود معانی