آخرین به‌روزرسانی:
زرگری به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / zargari /
goldsmith's trade, jewelry store
goldsmith's trade
jewelry store
کار و ساخت با زر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او زرگری را از پدرش یاد گرفت.
He learned the goldsmith's trade from his father.
زرگری به مدت سه نسل در این خانواده بوده است.
The jewelry store has been in this family for three generations.
ارجاع به لغت زرگری
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «زرگری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زرگری
لغات نزدیک زرگری
- - زرکوب کردن
- - زرگر
- - زرگری
- - زرگولوها
- - زرگون