حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
سر و زبان دار به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
صفت
فونتیک فارسی / sarozabaandaar /
عامیانه well-spoken, articulate, loquacious
well-spoken
articulate
loquacious
دارای مهارت فن بیان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پسرک نسبت به سنش خیلی سروزباندار بود.
The young boy was so well-spoken for his age.
همکار سروزباندارم تمرکز روی کارم را سخت میکند.
My loquacious coworker makes it difficult to concentrate on my work.
ارجاع به لغت سر و زبان دار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «سر و زبان دار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سر و زبان دار
لغات نزدیک سر و زبان دار
- - سر و دست تکان دادن
- - سر و دست شکستن
- - سر و زبان دار
- - سر و سامان دادن
- - سر و سامان دادن خسارات
