آخرین به‌روزرسانی:
مزایده به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / mozaayede /
auction, vendue, public sale
فروش کالا و غیره به پیشنهاددهنده‌ی بالاترین قیمت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اسناد قرضه‌ی دولتی فردا به مزایده گذاشته می‌شود.
Government bonds will be put up to auction tomorrow.
دیروز در یک مزایده شرکت کردم.
I attended an auction yesterday.
مترادف و متضاد مزایده
-
مترادف:حراجمتضاد:مناقصه
ارجاع به لغت مزایده
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «مزایده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مزایده
لغات نزدیک مزایده
- - مزایای علاوه بر مزد
- - مزایای محل خدمت
- - مزایده
- - مزایده گر
- - مزبور