پک به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
کشیدن سیگار و دود و غیره از راه مکیدن
فونتیک فارسی
pok
اسم
puff, draw, drag, toke, draft
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او یک پک زد و سیگار را دور انداخت.
- He took a draft and threw away the cigarette.
- او مرتباً به سیگار خود پک می‌زد.
- He kept puffing at his cigarette.
ارجاع به لغت پک
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «پک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پک
لغات نزدیک پک
- - پفیوز
- - پق
- - پک
- - پک به چپق زدن
- - پک زدن