امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Womanly

    ˈwʊmənli ˈwʊmənli
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more womanly

    • صفت عالی:

      most womanly

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    زنانه، درخور زنان، مثل زن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - womanly manners
    - رفتار درخور یک زن
    - womanly kindness
    - محبت زنانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد womanly

    1. adjective feminine
      Synonyms: female, girlish, ladylike, maidenly, matronly, motherly, womanish

    لغات هم‌خانواده womanly

    ارجاع به لغت womanly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «womanly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/womanly

    لغات نزدیک womanly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند