کالوکیشن (Collocation) در انگلیسی
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
تاریخ بهروزرسانی: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
لغت | معنی |
---|---|
کار تمام وقت | |
مثل حریر، بسیار نرم و لطیف | |
با سرعت تمام، با شتاب زیاد | |
دوست داشتن، خوش آمدن از | |
در رقابت (بودن برای)، همچشمی کردن | |
مورد شک بودن، معلوم نبودن، نامعلوم بودن | |
بایسته بودن، بایستن، ایجاب کردن، (برکسی) فرض بودن، وظیفه داشتن | |
بیمار شدن | |
ارزش جد و جهد را داشتن، به کوشش ارزیدن | |
فضلهی پرنده، پیخال پرنده، گسته | |
به پایمردی، با معاضدت، با اجازه، هدیهی، با لطف و همکاری | |
به دشواری (انجام دادن) | |
درعقب، در پشت، به سوی پشت | |
برای ثبت رسمی، به منظور اعلام رسمی | |
(اقدام به) کار غیرعاقلانه یا خطرناک، (دست زدن به) کار غلط | |
1- (در مسابقه) قبل از موقع آغاز کردن، از جا پریدن، (قبل از دررفتن تیر) دویدن 2- آغاز توأم با ناکامی، لغزش در ابتدای کار | |
پوزش، مراتب تأسف، اظهار پشیمانی | |
درحال اعتصاب، مشغول اعتصاب | |
1- علت، دلیل | |
(زنان) از شصت سال به بالا | |
مایهی رنج و گرفتاری | |
نمودار میلهای، نمودار ستونی | |
کمی زیاده، بیش از حد | |
کمی، نه کم | |
عقیده یا پیشنهاد بدیع و خوب | |
شغل یا حرفهی بسیار خوب، سابقهی درخشان | |
رنگ روشن، رنگ نورانی، رنگ تابناک | |
لبخند نورانی، لبخند درخشان، لبخند شادیآمیز | |
تحصیلات گسترده (در چند رشته) | |
(انگلیس) بانک رهنی | |
جمعیت به حد گنجایش، پر | |
شنوندگان اجباری (مثلاً دانشجویان سرکلاس) | |
تغییر آب و هوا | |
لباس اضافی (برای عوض کردن) | |
یک سلسله ناملایمات، رویدادهای پیاپی و بد |
لغت | معنی |
---|---|
غرغرو، همیشه شاکی، ایرادگیر همیشگی | |
دیگ سفالین، دیزی | |
یک لایه رنگ، یک دست رنگ | |
(در مورد قاشق و چنگال و چینی و ابزار و غیره) یک دست کامل | |
ارتش متشکل از سربازان وظیفه (در مقابل ارتش متشکل از سربازان داوطلب و حرفهای: volunteer army) | |
(آمریکا – محلی) تعداد زیادی (از)، مقدار زیادی (از) | |
فرایند، اسلوب عملکرد، روش، نحوهی کار، راه کار | |
هبه نامه | |
جای کم نور | |
تپهی مسلط (بر اطراف) | |
(روانشناسی) شخصیت چیره (یا سلطهگر) | |
هشدار دروغین، آژیر دروغ | |
معدودی، چندتا، چند عدد | |
(فروشگاهها – بهویژه تلویزیون و ابزار غیره) نمونهی فروشگاه (که در اثر استعمال مشتری قدری مستعمل است) | |
دریاچهی آب شیرین | |
پس از آشنایی بیشتر (شخص یا چیز) | |
بسیار، خیلی، زیاد | |
بسیار، چندین | |
راز پنهان | |
پیشنمایی از آنچه قرار بود، روی بدهد. | |
گره پیشانی، اخم | |
بخش عمده از چیزی | |
موجودیت قانونی | |
شیری که همه صورتش در تصویر پیداست. | |
آدم باشخصیت، مرد نیکمنش | |
زن و شوهر، زن و مرد ازدواج کرده | |
موضوع مربوط به سلیقه (یا خواست یا اندیشهی) فردی | |
چند، چندین، تعدادی | |
چند بار | |
یک غریبهی به تمام معنی، یک فرد کاملاً بیگانه | |
آدم خوش معامله، آدم بیشیله پیله | |
مقدار فراوانی (از یک چیز) | |
بار عمومی | |
کارانداز غیرحرفهای فرستندهی موج کوتاه | |
کشور یا دولتی که قوانین و عرف بینالملل را زیر پا میگذارد، کشور خطاکار |
کالوکیشن چیست؟
کالوکیشن «ترکیبی قابل پیشبینی از کلمات» است که میتوانند از هر نوع کلمهای مانند فعل، اسم، قید و صفت ساخته شوند. هیچ قاعدهای برای collocation در زبان انگلیسی وجود ندارد، آنها فقط ترکیبی از کلمات هستند که میتوانیم با آنها آشنا شویم و سپس به درستی استفاده کنیم.
بازگشت به وبلاگمطالب دیگر بخش «واژههای دستهبندی شده»:
نظرات
با سلام من قبلا هم پیام دادم
یه تیم قوی و یه برنامه نویسی خیلی قوی دارید
من چندتا دیگشنری داشتم ولی ولی فست دگشنری یه چیز دیگس
هیچ کدوم از دیگشنری ها انقدر روان و ساده و قشنگ توضیح نمیدن
فست دیگشنری هم میگه که گذشته هست هم میگه شکل سوم هست هم مثال میزنه هم تلفظ بریتانیایی و امریکایی داره
خداقوت میگم بهتون
مرسی که هستید