کالوکیشن‌ (Collocation) در انگلیسی

تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۰ شهریور ۱۴۰۳

لغت
معنی

abdominal region

ناحیه‌ی شکمی (هر یک از نه بخشی که شکم به آن تقسیم می‌شود)

above average

بالاتر از میانگین، بالاتر از حد متوسط

against the law

خلاف قانون، غیر قانونی

all along

در تمام مدت، از ابتدا

all over

در هر قسمت، به‌طور سراسری، سرتاسر

alternative medicine

پزشکی جایگزین، طب جایگزین (تمامی روش‌های درمانی‌ای که در حیطه‌ی پزشکی رسمی (مدرن) قرار نگرفته‌ است یا اثربخشی آن‌ها اثبات نشده یا رد شده یا غیرقابل اثبات یا زیان‌بخش است)

any more

(anymore) دیگر، بیشتر، بیش از این‌ها
اکنون، حال، این روزها

back pay

حقوق عقب‌افتاده

back road

(آمریکا) کوره‌راه، جاده‌ی خاکی و فرعی، پس‌راهه

bad breath

بوی بد دهان

big deal

(عامیانه) 1- آدم مهم، آدم کله‌گنده، (چیز یا کار) مهم 2- (حرف ندا حاکی از تحسین یا شادی یا تمسخر) ای بابا!، دیگه چی؟، یعنی میگی‌ چه کنم؟

boom and bust

کامیابی و ناکامی، رونق و کسادی، رونق و ورشکستگی، موفقیت و شکست، رونق و رکود (وضعیتی که در آن یک اقتصاد یا کسب‌وکار به‌طور منظم دوره‌های افزایش فعالیت و موفقیت و پس از آن دوره‌های شکست را پشت سر می‌گذارد)

bring action

اقامه‌ی دعوا کردن، به دادگاه شکایت کردن، شاکی شدن

bring to an end

خاتمه دادن، به پایان رساندن

catch a cold

سرما خوردن

catch sight of

در یک نظر دیدن، ناگهان دیدن

change of venue

تغییر محل دادگاه

come alive

جان گرفتن، سرحال آمدن

come to an end

خاتمه یافتن، پایان یافتن

daily life

زندگی روزمره

dead end

بن‌بست (وضعیتی که در آن امیدی به پیشرفت وجود ندارد)

declare war

اعلان جنگ دادن، اعلام جنگ کردن

do well

خوب (یا سالم) بودن

face down

از رو بردن، از جلو کسی درآمدن

false teeth

دندان مصنوعی (به‌ویژه اگر یک دست کامل باشد)

far better

خیلی بهتر، بسیار نیکوتر

free spirit

انسان آزاد، آزاده، آزادمنش، آزادیخواه

get married

ازدواج کردن

get rid of

از شر چیزی خلاص شدن، از سر باز کردن

give rise to

به وجود آوردن، موجب شدن

good luck

موفق باشی، کامروا باشی، پیروز باشی

hold hands

دست همدیگر را گرفتن

ill health

بدمزاجی، رسوایی، به‌هم‌خوردگی مزاج

interest rate

نرخ بهره

job loss

از دست دادن شغل، از دست دادن کار

لغت
معنی

job opportunity

فرصت شغلی

join the army

به خدمت نظام در آمدن، سرباز شدن

jump bail

به قید کفیل آزاد شدن و فرار کردن

junk food

غذای ناسالم، گنده خوراک، هله‌هوله

keep a secret

راز نگه‌داشتن، رازداری کردن

know best

از همه آگاه‌تر بودن یا بهتر بلد بودن

main road

شاه‌جاده، جاده اصلی

on the road

در سفر، در حرکت، در تحرک

tourist attractions

جاذبه‌های توریستی، گیرایی‌های گردشگری، جاذبه‌های گردشگری

weather forecast

پیش‌بینی وضع هوا، پیش‌بینی هواشناسی

(as) smooth as silk

مثل حریر، بسیار نرم و لطیف

(at) full pelt

با سرعت تمام، با شتاب زیاد

(be) fond of

دوست داشتن، خوش آمدن از

(be) in contention for (or to)

در رقابت (بودن برای)، هم‌چشمی کردن

(be) in doubt

مورد شک بودن، معلوم نبودن، نامعلوم بودن

(be) incumbent on (or upon)

بایسته بودن، بایستن، ایجاب کردن، (برکسی) فرض بودن، وظیفه داشتن

(be) taken ill (or fall ill)

بیمار شدن

(be) worth an effort

ارزش جد و جهد را داشتن، به کوشش ارزیدن

(bird) droppings

فضله‌ی پرنده، پیخال پرنده، گسته

(by) courtesy of

به پایمردی، با معاضدت، با اجازه، هدیه‌ی، با لطف و همکاری

(do something) with difficulty

به دشواری (انجام دادن)

(in) back of

درعقب، در پشت، به سوی پشت

(just) for the record

برای ثبت رسمی، به منظور اعلام رسمی

(make) a false move

(اقدام به) کار غیرعاقلانه یا خطرناک، (دست زدن به) کار غلط

(make) a false start

1- (در مسابقه) قبل از موقع آغاز کردن، از جا پریدن، (قبل از دررفتن تیر) دویدن 2- آغاز توأم با ناکامی، لغزش در ابتدای کار

(one’s) regrets

پوزش، مراتب تأسف، اظهار پشیمانی

(out) on strike

درحال اعتصاب، مشغول اعتصاب

(the) reason why

1- علت، دلیل
2- که چرا

(women) aged sixty and over

(زنان) از شصت سال به بالا

a bane of one’s life

مایه‌ی رنج و گرفتاری

a bar chart

نمودار میله‌ای، نمودار ستونی

a bit much

کمی زیاده، بیش از حد

a bit of a

کمی، نه کم

a bright idea

عقیده یا پیشنهاد بدیع و خوب

a brilliant career

شغل یا حرفه‌ی بسیار خوب، سابقه‌ی درخشان

صفحه‌ی ۱ از ۴۶

کالوکیشن چیست؟

کالوکیشن «ترکیبی قابل پیش‌بینی از کلمات» است که می‌توانند از هر نوع کلمه‌ای مانند فعل، اسم، قید و صفت ساخته شوند. هیچ قاعده‌ای برای collocation در زبان انگلیسی وجود ندارد، آنها فقط ترکیبی از کلمات هستند که می‌توانیم با آنها آشنا شویم و سپس به درستی استفاده کنیم.

بازگشت به وبلاگ

مطالب دیگر بخش «واژه‌های دسته‌بندی شده»:

نظرات

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *