آواره به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
سرگردان، بی‌خانمان
فونتیک فارسی
aavaare
اسم
refugee, homeless, vagabond, errant, wanderer, vagrant, hobo, evacuee, roving, tramp, wandering, displaced
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- بین هزاران آواره خوراک تقسیم کردند.
- They rationed out food to thousands of refugees.
- پس از زلزله بسیاری از مردم آواره شدند.
- After the earthquake, many people were left homeless.
مترادف و متضاد آواره
- آسمان‌جل، آلاخون‌والاخون، بی‌خانمان، خانه‌بدوش، دربدر، سرگردان، ویلان
- پراکنده، پریشان، متفرق
- تبعید
- بی‌سامان، سرگردان، سرگشته
ارجاع به لغت آواره
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «آواره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آواره
لغات نزدیک آواره
- - آوارگان
- - آوارگی
- - آواره
- - آواره شدن
- - آواره کردن