آخرین به‌روزرسانی:
توجیه به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / tojih /
justification, explanation, rationalization, vindication, accounting for
justification
explanation
rationalization
vindication
accounting for
توضیح دادن و دلیل آوردن، موجه جلوه دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
توجیه خویشتن مکانیزم دفاعی رایجی است که افراد برای منطقی کردن اعمال خود و اجتناب از احساس گناه از آن استفاده می‌کنند.
Self-justification is a common defense mechanism people use to rationalize their actions and avoid feeling guilty.
توجیه او برای غیبتش در محل کار، دور از ذهن و باور کردن آن سخت بود.
His explanation for his absence from work was farfetched and hard to believe.
مترادف و متضاد توجیه
مترادف:
موجه‌سازی
مترادف:
مترادف:
مترادف:
سوال‌های رایج توجیه
توجیه یا توجیح - کدام درست است؟
شکل درست و معیار این واژه «توجیه» است. «توجیه» واژه‌ای با ریشه‌ی عربی است که در فارسی به معنی دلیل آوردن، عذر و بهانه آوردن یا اثبات کردن به کار می‌رود، مانند «توجیه رفتار» یا «توجیه اقتصادی».
ارجاع به لغت توجیه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «توجیه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توجیه
لغات نزدیک توجیه
- - توجه!
- - توجهات
- - توجیه
- - توجیهپذیر
- - توجیه شدن