آخرین به‌روزرسانی:
جنون به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / jonoon /
insanity, lunacy, mania, madness, nuttiness, craziness, dementia, mental-illness, daftness, insaneness, derangement
دیوانگی، شیدایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در دفاع از خود مدعی شد که دچار جنون موقت شده است.
In his defense he alleged temporary insanity.
هیجانی که به سرحد جنون رسید
an excitement which bordered on insanity
مترادف و متضاد جنون
-
مترادف:دیوانگی شوریدگی شیدایی عقلباختگیمتضاد:عقل
ارجاع به لغت جنون
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «جنون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جنون
لغات نزدیک جنون
- - جنوبی ترین
- - جنود
- - جنون
- - جنون آتش افروزی
- - جنونآمیز