intellect, reason, wisdom, rationality, wit, common sense, sobriety, sagacity, understanding, headpiece, sense, mind, head, brain, discretion
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برای اینکه باعث رنجش کارگران نشویم باید عقل و تدبیر به کار بریم.
To avoid offending the workers, we need wisdom and diplomacy.
عقل سالم در بدن سالم است!
A sound mind dwells in a healthy body!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عقل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عقل