آخرین به‌روزرسانی:
خودشیرینی به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / khodshirini /
ingratiation, favor, currying, apple polishing, exhibitionism, getting on the good side of, cupboard love, rubbing the right way, insinuation
ingratiation
favor
currying
apple polishing
exhibitionism
getting on the good side of
cupboard love
rubbing the right way
insinuation
چاپلوسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خودشیرینی مداوم او برای رئیس همکارانش را اذیت می‌کند.
His constant ingratiation with the boss annoys his coworkers.
خودشیرینی دانش‌آموز برای معلم باعث جلب توجهی ویژه به او شد.
The student's ingratiation with the teacher earned her special attention.
مترادف و متضاد خودشیرینی
مترادف:
چاپلوسی
مداهنه‌گری
ارجاع به لغت خودشیرینی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «خودشیرینی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خودشیرینی
لغات نزدیک خودشیرینی
- - خودشکنی
- - خودشناسی
- - خودشیرینی
- - خودشیرینی کردن
- - خودشیفتگی