با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    خوش‌تیپ به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    جذاب

    فونتیک فارسی

    khoshtip
    صفت
    attractive, good-looking, smart, well-set, handsome, clean-cut

    - فرزند هر مادر خوش‌تیپ است.

    - Every mother’s child is handsome.

    - او جوان و خوش‌تیپ و بسیار ثروتمند است.

    - He is young and good-looking, and also very rich.
    عامیانه dasher, looker, dishy
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد خوش‌تیپ

    1. خوش‌حالت، خوش‌اندام، خوش‌هیکل، خوش‌سرووضع، خوش‌ظاهر

    ارجاع به لغت خوش‌تیپ

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خوش‌تیپ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خوش‌تیپ

    لغات نزدیک خوش‌تیپ

    پیشنهاد بهبود معانی