آخرین به‌روزرسانی:
سه به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
سازه‌ی پیوندی
فونتیک فارسی / se /
three, tri-
three
tri-
عدد بعداز دو، دارای سه عدد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کردارشناسی یکی از سه بخش عمده‌ی فلسفه است.
Ethics is one of the main three parts of philosophy.
مینا عکس‌ها را در سه جعبه دسته کرد.
Mina arranged the pictures in three boxes.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
جانور سه‌انگشتی
a three-toed animal
ارجاع به لغت سه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «سه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سه
لغات نزدیک سه
- - سویه
- - سویه شناسی
- - سه
- - سه آنس
- - سه اصله درخت