حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
نمد به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / namad /
felt
felt
پارچهی کلفت پشمی یا کرکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کلاه او آمیزهی زیبایی از پر، پارچهی توری و نمد بود.
Her hat was a charming confection of feathers, net, and felt.
زیر آن چرم نمد قرار دادهاند.
The leather is underlaid with felt.
ارجاع به لغت نمد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «نمد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نمد