to be ill, to be indisposed, to be sick, to feel unwell
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به نظر میرسد کسالت دارد چون سرفه و عطسه میکند.
She seems to be ill, as she is coughing and sneezing.
سه روز است کسالت دارد و مدرسه نرفته است.
He has been unwell for three days and has missed school.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کسالت داشتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کسالت داشتن