با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    کم سن و سال به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    جوان، کوچک

    فونتیک فارسی

    kamsennosaal
    صفت
    young, on tender age, small, underage

    - کودکان کم‌سن‌وسال

    - children of tender years

    - پلیس یک متصدی میکده را که به مشتریان کم‌سن‌وسال مشروبات الکلی می‌داد، دستگیر و او را به پرداخت جریمه‌ی سنگین محکوم کرد.

    - The police caught a victualler serving alcohol to underage customers and charged him with a heavy fine.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت کم سن و سال

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کم سن و سال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کم سن و سال

    لغات نزدیک کم سن و سال

    پیشنهاد بهبود معانی