آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

رشوه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / reshve /

bribe, manure, boodle, payola, payoff, graft, kickback

bribe

manure

boodle

payola

payoff

graft

kickback

باج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

کارمند اعتراف کرد که رشوه می‌گرفته است.

The employee admitted that he had been receiving bribes.

شهردار این شهر به‌عنوان فردی رشوه‌بگیر افشا شد که از بسازبفروش‌ها رشوه و زیرمیزی می‌گرفت.

The city's mayor was exposed as a grafter, taking kickbacks from developers.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رشوه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت رشوه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رشوه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رشوه

لغات نزدیک رشوه

پیشنهاد بهبود معانی