فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    کندن به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی

    kandan

    to dig, to excavate, to pluck, to pull off, to take off, toengrave

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد کندن

    1. مترادف:
      حفاری حفر گود کردن
    1. مترادف:
      حکاکی
    1. مترادف:
      بریدن جدا کردن قطع کردن

    ارجاع به لغت کندن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کندن

    لغات نزدیک کندن

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    muscle memory couve layout hair sieve eww sitting sensationalize invalid educate reef afloat faint risible bise bean sprout قرص پاشنه‌کش گرجستان آفرین کندر ازگیل دهان پرستار سنتور گل مریم برگ بو ران ماشین لباس‌شویی توپر پناه