فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قطع کردن به انگلیسی

معنی

معادل انگلیسی لغت:

chop, cut, interject, lop, poll, section, sever, throw

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قطع کردن

  1. مترادف:
    برش‌دادن بریدن
    متضاد:
    وصل کردن
  1. مترادف:
    گسستن گسیختن
  1. مترادف:
    موقوف کردن
  1. مترادف:
    تقطیع

ارجاع به لغت قطع کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قطع کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قطع کردن

لغات نزدیک قطع کردن

پیشنهاد بهبود معانی