آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

برش دادن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / boresh daadan /

to cut, to slice, to slit, to incise, to rip, to make an incision

to cut

to slice

to slit

to incise

to rip

to make an incision

بریدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او کناره‌ی عکس را به‌دقت اندازه گرفت و برش داد تا کاملاً در اطراف عکس در قاب قرار گیرد.

She carefully measured and cut the mat to fit perfectly around the photograph in the frame.

چاقو به‌طور برنده‌ای استیک را برش داد.

The knife sliced through the steak sharply.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت برش دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برش دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برش دادن

لغات نزدیک برش دادن

پیشنهاد بهبود معانی