فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

برش به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

آبگوشت چغندر

فونتیک فارسی

borsh
اسم

غذا و آشپزی borsch, borscht

بُرش می‌تواند با مواد مختلفی ازجمله کلم و سیب‌زمینی تهیه شود.

Borscht can be made with various ingredients, including cabbage and potatoes.

یک کاسه برش

a bowl of borsch

قاچ

فونتیک فارسی

boresh
اسم

cut, cutting, cut-off, clip, slice, section, snip, incision, slit, snipper, wedge

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

برش عرضی ساقه‌ی این گیاه

a cross section of the stem of this plant

برش بزرگی از آن کیک

a big slice of that cake

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برش

  1. مترادف:
    بریدگی شکاف
  1. مترادف:
    بریده تقطیع جدایی فصل قطع
  1. مترادف:
    قاش قاچ
  1. مترادف:
    کارآیی توان برایی قاطعیت
  1. مترادف:
    تیزی
  1. مترادف:
    بریدن

ارجاع به لغت برش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برش

لغات نزدیک برش

پیشنهاد بهبود معانی