آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

گسستن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم فعل متعدی
فونتیک فارسی / gosastan /

to be cut, to be servered, to be cleft, to be ruptured, to be cut asunder, to be torn, to break, to be broken apart, to bust

to be cut

to be servered

to be cleft

to be ruptured

to be cut asunder

to be torn

to break

to be broken apart

to bust

پاره شدن، جدا شدن

اگر طناب بیش از حد کشیده شود، گسسته خواهد شد.

The rope will be cut if pulled too hard.

ارتباط بین دو کشور پس‌از اختلاف گسسته شد.

The connection between the two countries was severed after the dispute.

فعل متعدی
فونتیک فارسی / gosastan /

to sever, to sunder, to rupture, to disconnect, to tear, to cut asunder, to cleave, to dissever, to disjoint, to detach

to sever

to sunder

to rupture

to disconnect

to tear

to cut asunder

to cleave

to dissever

to disjoint

to detach

بریدن، پاره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

زلزله پل را به دو بخش گسست.

The earthquake sundered the bridge into two parts.

آیین باستانی برای گسستن پیوند بین دو روح طراحی شده بود.

The ancient ritual was meant to dissever the bond between the two souls.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گسستن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت گسستن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گسستن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گسستن

لغات نزدیک گسستن

پیشنهاد بهبود معانی