to cut, to shred, to tear, to tatter, to slit, to devour, to rend, to incise, to rip
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او کاغذ را پاره کرد و آن را به سطل زباله انداخت.
He tore the paper and threw it in the garbage.
باد شدید پرچم را پاره خواهد کرد.
The strong wind will tear the flag.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پاره کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پاره کردن