امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

حفر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

hafr
digging, excavation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حفر

  1. مترادف:
    حفاری کندن گود کردن
  1. مترادف:
    کاوش کردن کاویدن
  1. مترادف:
    کاوش

ارجاع به لغت حفر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حفر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حفر

لغات نزدیک حفر

پیشنهاد بهبود معانی