(غذا) کمی، اندکی، لقمهای
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Can I have a bite of your sandwich? I'm starving.
میتوانم یک گاز از ساندویچت بزنم؟ دارم از گرسنگی میمیرم.
I can't resist a bite of chocolate cake.
نمیتوانم کمی از کیک شکلاتی نخورم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «a bite» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a-bite